به بهانه ای روز جهانی مبارزه با خشونت بر زنان یا خیزش بر ستیزه خویی با زنان
نوشته : نسرین مفید نوشته : نسرین مفید

 

 

  ۲۵ نومبر روز جهانی خشونت بر زنان  یا خیزش بر ستیزه خویی با زنان پنداشته شده است.

تاریخ وگهنامه بشری به یاد دارد ، که در سال ۱۹۶۰ آتش رژیم ددمنش وستیزه خوی ارتشی در جمهوری دومینیکن  شعله ور بود . 

رژیم برای بقا وثقایش از هیچ برخورد ددمنشانه در برابر مبارزان راه دموکراسی ، دادخواهی وترقی پسندی دریغ نمی کرد. بستن ، بردن ،به دار کشیدن  وترور از ویژه گی های رژیم گشته بود.

در همین هنگامه سه خواهر مبارز وخروشنده به نامهای منیروا، ماریت تریزا وبتریه میرابل که از تظاهرات پر جوش وخروش علیه رژیم برگشته بودند، در یک حادثه ترافیکی در ظاهر امر کشته می شوند .این روز برابر بود با ۲۵ نوامبر سال۱۹۶۰ ترسایی .

 مبارزان راه آزادی  ودموکراسی  امریکای لاتین وکارابین در سال ۱۹۸۰ تصمیم کرفتند تا این روز را به نام روز جهانی مبارزه با خشونت بر زنان بنامند ، سازمان ملل متحد نیز با پیشنهاد کشور های امریکای لاتین سر فرود آورد واین روز را به نام روز جهانی مبارزه علیه خشونت بر زنان یا روز خیزش بر ستیزه خویی با زنان  نامگذاری کردند.

این روز یک نماد است واین نام یک معنا!

 مگر خشونت یا ستیزه خویی با زنان از این تاریخ آغاز نیافته است ، گهنامه های بشری درست از زمانی که مرد سالاری جای بانو سالاری را گرفت ،خشونت وستیزه خویی را نیز با خود همراه وهمگام آورد.بانوان به مثابه موجود دومی ودست دوم از همان روزهای آغاز جنگ وغارت  به همزیستگاه کشانیده شد.

هنگامی که فرهنگ مرد سالاری در همزیستگاه یا جامعه  چیره وچبیره شد ، زنان از اغلب حقهای انسانی بی بهره گردیدند. زن یا بانو محکوم به کار های شاقه در خانه وکاشانه شد، از حق انتخاب شوهر ، حق تصمیم برای زنده گی اینجا ویا آنجا محروم گرید.پس از سالیان حاکمیتهای دینی زن به مثابه کالا در جامعه به دادوستد های بازرگانی به نام کنیز کشانیده شد، لت وکوب ، سزا های سنگسار ، زنده ،زنده در اتش سوختاندن  بانوان از شگرد های زشت همزیستگاه یا جامعه شد.

در کشور عزیز ما افغانستان زن به مثابه انسان درجه دوم از سالیانی دراز جایگاه وپایگاه پس از مردان را دارد. در فرهنگ ستیزه خویی ما زن یا بانو  به خشمترین وستیزه خو ترین برخوردها روبرو هستند ، نخستین ستیزه خویی با زنان از بدو پیدایش دختر در خانواده پدیدار می گردد. در خانه یی که دختر زاده می شود ، از همان روز نخست با او برخورد ستیزه خویی آغاز می یابد، حق رفتن به بیرون از منزل ، حق درس وتحصیل ، حق گردش وبازی ، حق شنا واستخر رفتن ، حق ورزش در استدیومهای سرباز ، حق انتخاب دوست پسر ، حق انتخاب شوهر ، حق درس وآموزش ، حق رفتن به دانشگاه وآموزشهای بالایی ، حق میراث مانند مرد وغیره یا  آنها محروم است ویا اگر محروم نیست ، محدود است .

بر بنیاد فرهنگ مسلط وپابرجای افغانی وبه ویژه فرهنگ قبیله سالاری زنی که به خانه ای شوهرش رفت    از همه حق های انسانی بریده می شود ومحکوم وفنا در خانه شوهر می شودو در آنجا محکوم به کار در منزل می گردد ووظیفه ی پاک کاری وجمع وغند ، رسیده گی به کار های پخت وپز ، رسیده گی به کودکان وتربیه آنها  را به دوش  می کشد.کار در اینجا به پایان نمی یابد، زن مجبور می شود ، تا همه کار های خدماتی شوهر ، خشو ، ایور ان و خسر خانه را به انجام برساند ، با کوچکترین سهل انگاری ویا خستگی ، کاسه وکوزه بالایش می شکند ، آنگاه به لت وکوب های مانند موی کنک ، بریدن گوش ، وبینی ، سرخ وکبود سازی روی ودست وپا ،شکستن استخوانهای بدن از مظا لمی اند ، که خانواده شوهر ودر برخی موارد برادران ، کاکا ها وماما های بانو بالای آنها انجام می دهند.

.آگهی رسانه های بیانگر آنست،که در اغلب ولایات کشور زنان با شدید ترین مجازات خلاف کرامت انسانی روبرو شده اند به چندین موارد خشونت بر بانوان رویکرد نمایید:

پدر و برادری در ولسوالی کشم ولایت بدخشان دختر جوانی را زنده به گور کردند. یک دختر ۱۴ ساله پس از رد ازدواج با نامزدش در ولایت پروان کشته شد. در یک قضیۀ دیگر یک برادر خواهر متاهلش را کشت و یک شوهر همسرش را در ولایت جوزجان گردن زد.


این در حالی است که فعالان حقوق زنان می گویند پیمانۀ خشونت از این هم زیادتر است، اما سران قومی و افراد پُر نفوذ از بیرون شدن خبر موارد خشونت امیز از محلات شان جلوگیری می کنند.


مقامهای دولتی و نهاد های مدافع حقوق زنان می گویند که خشونت علیه زنان در افغانستان افزایش یافته و نوع خشونت ها نیز فجیع تر شده اند. تنها در ماه اول سال جاری فجیعرین خشونت علیه زنان در افغانستان صورت گرفته است.


گزارش زنده به گور شدن یک دختر جوان در ولایت بدخشان چهرۀ خشن تر خشونت را به نمایش گذاشته است. پدر و برادر این دختر که گمان میرود مرتکب این جنایت شده باشند به ایران فرار کرده اند.


به همین گونه تعداد زیادی از قضایای خشونت وجود دارد که عاملان آن مورد پیگرد قانونی قرار نگرفته اند. اما خشونت ها تنها در بخش قتل ها محدود نمیشود. خشونت های خانوادگی، لت و کوب، آتش زدن ها و حتی تعویض زنان و دختران با حیوانات مثال های زندۀ پدیده ای خشونت بر بانوان اند  .


در تازه ترین رویداد، پدری در یکی از کمپ های مهاجران کابل دخترش را در برابر  ۲۵۰۰ دالر به فروش می رساند. پدر این دختر شش ساله میگوید که برای تداوی همسرش پول وام گرفته بود و اگر دریک سال دیگر این پول را تادیه نکند، باید دخترش را به نکاح پسر ۱۶ سالۀ جانب مقابل در بیاورد.


این مورد خشونت زمانی چهرۀ زننده تری را به خود اختیار کرد که موسفیدان و بزرگان که برای حل این قضیه اشتراک داشتند از این تصمیم پشتیبانی کردند. 


نهاد های مدافع حقوق بشر موارد خشونت علیه زنان را در سال ۱۳۹۲  بیش از ۴۰۰۰ خوانده اند. بنابر موارد خشونت که در ماه اول سال ۱۳۹۲ از طریق رسانه ها به نشر رسیده است، نگرانی های وجود دارد که موارد خشونت علیه زنان در طول سال جاری بیشتر از سال گذشته باشد.

از جانب دیگر، ادارۀ مساوات جنسیت و قدرتمند سازی زنان ملل متحد با نشر اعلامیۀ خشونت های اخیر علیه زنان در افغانستان را تقبیح کرده و از حکومت خواسته است تا در کنار سایر خشونت ها علیه زنان در رابطه قضایای کشتار های ناموسی تحقیقات را انجام دهد و مرتکبان همچو جرایم را به دادگاه بکشاند. 

 افزایش در  موارد خشونت بر بانوان در نه ماه سال جاری توسط بخش پشتبانی وحمایت وانکشاف حقوق زنان در کمیسیون مستقل حقوق بشر  افغانستان ثبت گردیده است ،ارقام منتشره مسلمآ تمام موارد خشونت بر بانوان را در بر نمی گیرد ، که با دریغ روی داده است ،بدون شک که برخی موردهای زیاد از خشونت به دلیل های نبود امنیت ،ودوام جنگ در بسیاری از ولایتها ی کشور،چیره گی حاکمیت سنت پیشه گان وسکوت زنان در برابرخشونتهای که بر آنها از سوی شوهر یا یکی از اعضای خانواده ی او تحمیل می گردد، هیچگاهی  بر ملا نشده وتوسط نهاد های پاسداری از حقوق بشری ثبت نگریده اند که شامل این ارقام نمی باشند.

بر این بنا می توان نوشت که خشونت بر بانوان همچنان با قوت خود در خانواده ها وهمزیستگاه پدیدار است  وبا گذشت هر روز قربانی بیشتری از میان بانوان افغان می گیردوهنوز برخی از مردان همزیستگاه افغانی به خود اجازه می دهد تا بانویش را که هرگز فرصت نا فرمانی در برابرش را بدست نیاورده است به گناهی نافرمانی لت وکوب نماید ویا به ساده گی ناسزا گوید وعقده های اغلب گرفته از محیط یا گیتایی را ومناسبتها  ورابطه های  شخصی اش را بر کسی که همسر، شریک وهمدم زنده گی او به شمار می رود خالی کند .

با دریغ هنوز ، که هنوز است واز دموکراسی وازادی که توسط اروپایان وامریکایان برای کشور به ارمغان اورده شده است  ۱۲ سال می گذرد ،خشونت وجود دارد و  هرسال  در حال افزایش است.

هنوز هم زنانی زیادی دست به خود کشی ، خود سوزی  می زنند و یا از منزل  فرار می کنند و رنجها وبدبختی های زیادی  را به دوش می کشند ،هنوز هم بانوان ودختران زیادی قربانی هوسهای غیر انسانی مردانی  می شوند ، که با بیرحمی وسخت دلی بر آنان تجاوز وتازش می نمایند ،هنوز هم به مقیاس بلندی از قضایای حقوقی  وجنایی در اداره های دولتی عدلی ودادخواهی یا قضایی کشور وجود دارند که در آنها حقوق زنان نادیده گرفته شده  وبا برخورد تبعیض آمیز بر بانوان ظلم وبی عدالتی پدیدار گردیده است  وتبعیض همچنان در تمام زمینه ها زنده گی کشور وجود دارد .

 بادریغ    هنوز هم شاهد وضعیتی هستیم  که زنان از جایگاه وموقعیت برابر با مردان در همزیستگاه برخوردار نیستند  ونمی توانند بدون اعتراض موقعیتهای دست یابند که فرصت دسترسی به آنها  بسیار آسان است وزمینه ای آن برای  مردان  وجود دارد.

دستآوردهای هم که در رابطه به وضعیت حقوق بانوان در کشور وجود دارد ، کار های که در بخش قانونگذاری  انجام یافته  ویا در حال انجام استند  بدون شک یکی از مهمترین  واساسیترین  گامهای دولت افغانستان در زمینه تآمین برابری جنسی در این کشور به شمار می آید ، مگر با رویکرد به خواستهای  وامکانهای  وفرصتهای از دست داده شده  باید اعتراف نمود که کافی نیست  ونظام حقوقی کشور به قوانین بازدارنده ی جدی  که با استفاده از آنها بتوان دیوان  ودفتر  سیاه مردسالاری وزن ستیزی را  دگرگون ساخت نیاز است . 

به امید روزی که بانوان کشور ما از حقوق مساوی با مردان در همه عرصه های حیات اجتماعی وسیاسی برخوردار گردند. بادرود. 

 






November 28th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي